اصفهان آهن ۱
آهن ملل
مرکز آهن
ایرانسیل
ایرانسیل موبایل
کد خبر: ۳۴۹۴۹

تعصب و تاسف!

تعصب و سخت‌گیری هرکجا بد باشد، در فوتبال خوب است، جوهر وجودی این رشته ورزشی محسوب می‌شود و مایه تحسین به شمار می‌آید..
۱۲:۵۹ - ۲۱ تير ۱۳۹۵
وانانیوز| تعصب و سخت‌گیری هرکجا بد باشد، در فوتبال خوب است، جوهر وجودی این رشته ورزشی محسوب می‌شود و مایه تحسین به شمار می‌آید. آدم هر چقدر هم که «بد منچستری» باشد، نمی‌تواند دلدادگی جرارد به لیورپول را ستایش نکند، همان‌طور که هواداران یووه و اینتر هم از دیدن وفاداری توتی به رم لذت می‌برند. طبیعتا تعصب در فوتبال ایران هم خوب است و از سوی هواداران مورد تقدیر قرار می‎گیرد. نکته مهم اما این است که بدانیم این تعصب را کجا و چطور خرج کنیم؟ واضح است که اگر پدیده وفاداری به باشگاه هم در زمان و مکان مطلوب خودش اتفاق نیفتد، به جای ارزش، به «ضد ارزش» تبدیل خواهد شد. در روزهای اخیر، تصاویر زیادی از بازیکنان ایرانی دیده‌ایم که هر کدام از آنها مصداق بارز وقت‌نشناسی و تعصب بیجا بوده است.
حنیف عمران‌زاده بعد از جدایی از استقلال با مسئولان باشگاه نفت آبادان به توافق رسید. با این وجود در تمرینات تیم جنوبی حاضر نشد و در نهایت هزار کیلومتر دورتر، به عضویت خونه‌به‌خونه بابل درآمد! پیراهن تیم مازندرانی قرمزرنگ است و حنیف هم که به اصطلاح خونش آبی است، ترجیح داده فعلا با پیراهن آبی سر تمرینات تیم جدیدش شرکت کند. قطعا اوج  رودربایستی غیر ضروری را در اتخاذ چنین تصمیمی می‌توان دید. یکی نیست بگوید اگر این‌قدر به رنگ قرمز آلرژی داری، اصلا چرا این باشگاه را انتخاب کردی؟ کاش استاد به جای چنین كاری، سعی می‌کرد در استقلال نمایش‌های بهتری ارائه بدهد و یا حداقل هر 8ساعت یک بار با رحمتی دچار مشکل نشود!
از حنیف قشنگ‌تر داستان رامین رضاییان است. طرف پرسپولیس را پیچانده و به ریزه‌اسپور رفته اما بعد از عقد قرارداد پیراهن سرخ‌ها را می‌بوسد. این یعنی دو حرمت‌شکنی واضح؛ یکی توهین به شعور هواداران تیم سابق، دیگری دهان‌کجی به باشگاه جدید. جالب‌تر اینکه استاد اخیرا در بیانیه اینستاگرامی‌اش یادآوری کرده رنگ آبی پیراهن تیم جدیدش، یادآور داربی تهران است که در آن پرسپولیس 4تا به استقلال زد! خب یکهو می‌رفتی استقلالی می‌شدی تا قشنگ حس و حال آن داربی تاریخی را تجربه کنی؛ این‌طوری بهتر نبود؟
داستان محمد عباس‌زاده هم جالب است. استاد لیگ سیزدهم در پرسپولیس ستاره شد و اگر قدر خودش را می‌دانست، الان بالاتر از طارمی ایستاده بود اما آن‌قدر دل به حاشیه داد که فوتبالش جوانمرگ شد. حالا هی چپ و راست به پرسپولیس چشمک می‌زند و خودش را عاشق دلخسته نشان می‌دهد. آخرین کار محمدآقا هم تتو کردن لوگوی پرسپولیس روی بازویش است. کاش اما به جای این کارها، همان زمان که فرصت داشتی قدر پیراهن و موقعیت خودت را می‌دانستی؛ همان وقت که یادت رفت تازه اول خط هستی و در اعتراض به تعویضت، مستقیم سمت رختکن رفتی. همان روزها که ساعت به ساعت مدل موهایت را عوض می‌کردی و یادت رفته بود محمد عباس‌زاده را ضربات سرش ستاره کرد، نه شکل موهایش.
ظلم است اگر این مطلب را با سرآمد متعصبان بی‌وقت به پایان برسانیم؛ میلاد میداوودی که در بازی استقلال و سایپا، با پیراهن سایپا کنار هواداران استقلال چهار نشان می‌دهد و سلفی می‌گیرد! اینجا ایران است؛ جایی که تعصب، گلش را بعد از پایان بازی می‌زند!
سلام پرواز
سلام پرواز ۲
ارسال نظر
مرکز آهن
رپرتاژ تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پرطرفدارترین