انسانها علاوه بر نیازهای اساسی و مادی خود همچون خوراک، پوشاک و مسکن، نیازهایی از جنس روحی-روانی نیز دارند. بخشی از این نیازها از طریق سرگرمیها حاصل میشود و تماشای ورزش و دنبال کردن آن یکی از رایجترین این سرگرمیهاست. در کشوری مثل ایران که فوتبال را نمیتوان یک بیزینس و صنعت اقتصادی به حساب آورد، دولت از طریق وارد کردن پول به تشکیلات فوتبالی و تامین هزینههای باشگاهداری، خوراک لازم برای سرگرمی بخش قابل توجهی از مردم را فراهم میکند. بنابراین اگرچه فوتبال در ایران حرفهای نیست اما جنبه تولید سرگرمی، شور و هیجان اجتماعی را دارد. هزینهی تولید این سرگرمی توسط دولت تامین میشود. در چنین وضعیتی تیمملی بر باشگاهها ارجحیت دارد. چرا که شور، هیجان و نشاط عمومی که برگزاری بازیهای تیم ملی و موفقیتهای آن در جامعه بوجود میآورد، قابل قیاس با نتایج اینچنینی برگزاری لیگ نیست. موفقیتهای تیم ملی میتواند وفاق و اتحاد ملی را در بین گروههای مختلف مردم افزایش دهد و از این نظر در کشوری که هنوز منطق سرمایهداری بر فوتبال آن حاکم نشده است، هدف اصلی از برگزاری لیگ، تشکیل یک تیم ملی پرقدرت از طریق شناسایی بازیکنان مستعد و آمادهسازی آنهاست.
جدا از تفاوت ماهوی فوتبال در ایران و کشورهای پیشرفته، منتقدان و موافقان تعطیلات لیگ استدلالهایی از جنس مسائل فنی نیز دارند که به کرات در روزهای اخیر در رسانهها مطرح شده است. اما به نظر میرسد که تا زمانی که منطق سرمایه و تجارت بر فوتبال ایران حاکم نشود، لیگ همواره زیر سایهی تیمملی خواهد بود و قادر نیست هویت مستقل خود را بیابد. در شرایط فعلی، برگزاری منظم لیگ زیر سایهی نتایج تیم ملی قرار میگیرد و از آنجا که منطق بازار بر فوتبال کشور حاکم نیست، تمایل هواداران فوتبال به برگزاری لیگ نمیتواند منجر به تاثیر بر روی برنامهریزی لیگ شود.